یک فنجان چای در بعد ازظهر


گنج آرزو در دل منی...

دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ




زندگی من ورژن تکامل یافته ی رویاهای کودکیم است,نه اینکه رویاهایم واقعی شده باشد ,نه!
رویاهایم قد کشیده و  بزرگتر و گاها دست نیافتنی تر شده...
وقتی سیندرلا می دیدم برخلاف همه ی بچه ها دلم نمیخواست سیندرلا باشم,آرزویم فرشته ی مهربان و دست گرفتن چوب جادوییش بود ....میان عوالم بچگی فکر میکردم با  چوب دستی جادویی میتوانم به مادرم کمک کنم و شام زودتر آماده شود تا قبل رسیدن بابا  لباس هایش را عوض کند و مرتب باشد....میتوانستم کاری کنم که شادی یاد بگیرد چطور دایره بکشد و  دیگر وسط نقاشی هاش به خاطر زشت شدن خورشید گریه نکند....میشد  کاری کنم که احسان زودتر دوچرخه سواری یاد بگیرد و چرخ های کمکی دوچرخه اش باز شود...
بزرگتر که شدم چوب دستی جادویی تبدیل شد به آرزوی داشتن ساعت برنارد...فکرم پر از لذت فشار دادن  دکمه کوچک ساعت شده بود تا زمان بایستد ...کاری کنم بابا صبح ها  یک ساعت بیشتر بخوابد,که بتوانم نمره ی دوستم را در دفتر معلم تبدیل به بیست کنم...
سالها بعد رویای خشم داشتم...خشمی وحشیانه....شبیه خشم تورمن در Kill bill...خشونتی که بتواند ارضای درونی احساسات دختر نوجوانی که تازه چشم به دنیای واقعی باز کرده ,باشد...
این روزها....
دلم میخواهد قدیسه ای در غاری دور از آدمها باشم و مستجاب الدعوه...
این روزها خدایی میخواهم که دعا هایم به گوشش برسد...
این روزها فقط میتوانم دعا کنم....
برای درد چشم مادربزرگ...
برای قلب عاشق و پرغصه ی آزاده...
برای دستهای سرد مریم...
برای آتنای کوچک ساناز...
برای چشم های نگران مادرم...
برای سرفه های بابا...
برای درد های نانوشته ی برادرم....

جامانده  1:

مکالمه های کوتاه
کفاف گلایه  های بلند مرا نخواهد داد
تا کی  سلام کنیم
حال هم را بپرسیم
و به هم دروغ بگوییم که خوبیم!
دروغهایمان از سیم های تلگراف و کوهها و دشت ها عبور کنند و صادقانه به هم برسند
ما فقط
دروغهایمان به هم می رسد
من خوب نیستم
اصلا
+رویا شاه حسین زاده...

جامانده  2: از نتایج دو پست قبل فهمیدم خدا علاوه بر مهندس کامپیوتر : موزیسین,پرستار,شیمیست,مهندس صنایع  و نقاش بوده است!با تشکر از شفاف سازی دوستان :))
 
جامانده 3 : عنوان...!

جامانده 4 : مری جانم فقط کافیه وقت ثبت داده های شادی یه not null به کدت اضافه کنی...به همین سادگیه!

۹۴/۰۷/۱۳
آرزو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی