یک فنجان چای در بعد ازظهر


یواشکی ها...

يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۸ ب.ظ

رمز قدمتی چندین هزار ساله دارد از روزگاری که انسان های اولیه بر روی غارها نقش و نگار می کشیدند تا زمانی که نامه ها ی رمزنگاری شده در جنگ ها رد و بدل میشد...اما رمز نگاری در زندگی من با واژه ی "دخترم " آغاز شد. 
دقیقا یادم نیست چندساله بودم که اولین  "دخترم " زندگی ام را شنیدم ولی از همان روز وقت همه ی خرابکاری هایم,  "دخترم "  های مامان متوقفم میکرد و معنای واضح و ملموس هزاران تهدید و توبیخ و تنبیه بود و این سرآغازی شد تا رمز در روابطم با آدم ها نقش مهمی را ایفا کند از روزگاری که log3 معنای خاص و ویژه ای میان دانش آموزان دوم ریاضی داشت تا وقتی که من و مینا بودیم و "گل پونه ها", از "ماهی سیاه کوچولو " با رویا و "ویفر موزی" با پسرخاله ها و دخترخاله هایم از "ک.ت" با مریم تااااا "همون همیشگی".....
اصلا رمزها ساخته میشوند تا درصد صمیمیت و نزدیکی آدمها را با هم تغییر دهند ,تاآدمها یک چیزی تنها برای خودشان داشته باشند که میان شوخی ها و خنده هاشان یک دفعه میان جمع چیزی بگویند که معنایش را تنها خودشان بفهمند و لابه لای لبخندهای معنا دار و چشمک های یواشکی,ته دلشان از شیرینی حریم کوچک رمز آلودشان غنج برود
۹۶/۰۱/۲۷
آرزو